چند روایت از زندگی عالم مجاهد انقلابی آیت الله سید محمود طالقانی در آستانه چهل دومین سالگرد وفات ابوذر زمان
به هر الفی الف قدی بر آمد
الف قد آن که در الف آمده است او
آینانیوز- شاهرخ احمدزاده؛ بیتی از باباطاهر که سید محمود طالقانی بیشتر اوقات زمزمه می کرد سید تقی برادر وی می گوید وقتی شور انقلابی مردم نوید پیروزی را می داد وقتی سیل اعلامیه های آقای طالقانی و برگزاری راهپیمایی تاسوعا را دیدم و زمانی که با صدای بلند فریاد زد «من جلو می افتم » تازه فهمیدم این بیت چه معنایی می دهد .
سید محمود علایی طالقانی متولد 15 اسفند1289هجری شمسی در روستای گلیرد شهرستان طالقان فرزند سید ابوالحسن طالقانی از علمای مشهور و درس خوانده حوزه نجف و دوست نزدیک مبارز بزرگ سید حسن مدرس بود سید محمود طالقانی به توصیه پدر برای ادامه تحصیلات علوم دینی به مدرسه رضویه و حوزه علمیه فیضیه رفت و در محضر حاج شیخ عبدالکریم حائری تلمذ نمود
پدر سید محمود روحانی معتمد و معروف به تقوی در تهران بود او به کار ساعت سازی هم مشغول بود روحانی عارف مسلکی که در سال 1310 در سن 72 سالگی فوت کرد علیرغم دستور رضاخانی مبنی بر مراسم تشیع جنازه عده ای زیادی از مردم تهران در تشیع پیکر او شرکت کردند بازار تهران تعطیل شد جنازه را به مرقد حضرت عبدالعظیم در شهر ری بردند
پدر بزرگواری که حضرت امام خمینی (ره) در توصیف سیرت سید ابوالحسن طالقانی گفته بود او پرهیزگارترین عالم دوران خود بود .
سید محمود بعد از فوت پدر عازم حوزه نجف شد در پی مجاهدت بی سابقه علمی در جوانی اجازه اجتهاد را از آیت الله اصفهانی در نجف و آیت الله حائری در ایران گرفت و از آیت الله مرعشی اجازه حدیث گرفت .
مسجد هدایت پایگاه ارشادی و تبذیری ابوذر زمان
سید محمود علایی طالقانی با کوله بار علم و تحربه ای که در حوزه های قم ونجف اندوحنه بود با نیروی ایمانی که از آموزه های قران و.نهج البلاغه گرفته بود وارد عرصه زندگی سیاسی اجتماعی شد وی مسیر خود را از همان اول انتخاب کرد
جهاد روشنگری ارشاد نسل جوان و مبارزه با ظلم وستم
سید محمود در همان سالهای اول طی درگیری با ماموران شهربانی که به زور به مالباخته ای زور می گفتند دستگیر و روانه زندان شد به گفته خود سید محمود این زندان تاثیر عجیبی روی وی گذاشت و بعد از مدت کوتاهی آزاد و براساس تجربیات درون زندان تصمیم به ارشاد جوانان و بخصوص نیروهای منحرف چپ توده ای گرفت که در زندان با عقاید ضددینی آنها برخورد کرده بود بر همین اساس از اقبال او مخبرالسلطنه هدایت الله خان برای مسجد هدایت دنبال امام جماعت بود و مردم ومعتمدین حسب شناخت پدر و شخص سید محمود طالقانی او را تایید کردند و سید محمود طالقانی روحانی با روحیه علمی و جهادی والا مسجد هدایت واقع در خیابان استامبول را در اوایل سال 1327 پایگاه ترویج دین دوره های تفسیر قران و درس های نهج البلاغه قرار داد مسجد هدایت تبدیل به مرکز علمی جوانان و مردم شد
بنای اولیه مسجد هدایت در زمان قاجار نهاده شد که در ابتدا تکیهای بیش نبود. بانی تکیه و مقبره هدایت، علی قلیخان مخبرالدوله فرزند رضا قلیخان هدایت و واقف مسجد و مقبره و درمانگاه هدایت، حاج مهدیقلی خان هدایت بوده است. خانواده هدایت نسلاندرنسل از زمان اولین پادشاهان قاجار دارای منصب بودند و تا زمان به قدرت رسیدن رضاشاه در صدر نظام حکومتی قرار داشتند.
سید محمود علایی طالقانی که در تهران اسم و رسمی برای خود داشت مسجد هدایت را کانون دستجات دانش آموزان دانشجویان تحصیلکردگان علما و عموم مردم نمود و پایگاه اجتماعی خود را با نشر مجله دانش آموز در باب استعمار ستیزی و ترویج حقوق انسانی شروع نمود تا کودتای 1320 اتفاق افتاد و با تشکیل کانون اسلام فاصله بین روحانیت و قشر دانشجو و علمی را کم کرد او در درس های تفسیری خود علوم قرانی را با علوم روز تلفیق و به شکل علمی درس می داد او بازخوانی جدیدی از نهج البلاغه نمود به حدی که به روایت اسناد ساواک حتی خیلی از روحانیون با وی مخالف بودند اما طالقانی بر انجام رسالت خود اصرار می ورزید تا اینکه همراه ایت الله مطهری سلسله برنامه های رادیویی را در سال 1324 در رادیو رژیم شاهنشاهی با گفتارهای اخلاقی واجتماعی پی گرفت
این برنامه رادیویی مورد اعتراض بعضی از روحانیون آن زمان قرار گرفت نامه های اعتراض آمیزی ....

مي نگارم تا دلم را شعله ور ،شجاع و بي قرار نگه دارم. در دلم همه ي آشوب ها و تضاد ها و غم ها و شادي هاي زندگي را احساس مي كنم اما مي كوشم تا آنها را مطيع آهنگي برتر سازم ، برتر از آهنگ عقل ، و حماسي تر از آهنگ دل....